درباره کتاب «زنان و قدرت در اسلام»
اثر آزاده کیان
مهدیس صادقیپویا
آزاده کیان، استاد ایرانی-فرانسوی جامعهشناسی در دانشگاه پاریس هفت، در آخرین کتاب منتشر شدهی خود در سال ۲۰۱۹، با عنوان «زنان و قدرت در اسلام» که انتشارات میشالون در کشور فرانسه، و به زبان فرانسوی آن را منتشر کرده است، به تشریح و توضیح مسئلهی زن در اسلام و جایگاه او در ساختار قدرت در گفتمان دینی اسلامی میپردازد. به طور قطع در برهوت نگارش کتابها و آثار علمی و پژوهشی در این زمینه، یافتن کتابی که بتواند با جزئیات و البته جامع و کامل به بررسی مسئلهی زن و قدرت در دین اسلام، که خود دینی چندین شاخه و چندین نحله با تاریخ هزارساله است، بپردازد، امری است به مراتب دشوار. کیان، اما از عهدهی این کار دشوار بر آمده و در این کتاب، که حاوی مقدمه، ۹ فصل اصلی و نتیجهگیری است، به تحلیل این مسئلهی اساسی میپردازد که اصولاً جایگاه زن، به عنوان یکی از دو جنس به رسمیت شناختهشده که مناسبات حقوقی و وظیفهای پیچیده و گستردهای نیز برای او تعریف شده، در این دین کجاست؟ پرسشی که امروز، توان و توجه تحقیقاتی نسل جدیدی از فمینیستهای کنشگر و پژوهشگر را به خود معطوف داشته است.
تلاش برای یافتن پاسخی برای این پرسش، هم میتواند عطش جویندگان حقیقت و علم را دربارهی دین اسلام به عنوان یکی از ادیان پُررهرو در جهانی که در آن زندگی سیراب کند، و هم، شاید مهمتر از نکتهی اول، کمکی خواهد بود به حل مناقشات و گاهی نیز تنشها دربارهی مسئلهی زن در اسلام که عموماً به عنوان دینی «زنستیز» و «زنهراس» معرفی میشود؛ اینگونه معرفی، فارغ از اینکه به وسیلهی چه نهادها و گفتمانهای سیاسیای در جهان، ترویج میشود، و فارغ از اینکه در نقد دین اسلام، در چه جاهایی میتوانیم روی مسائل مربوط به زنان تأمل کنیم، و با نگاه نواندیشی دینی، آنها را مورد بررسی و آزمون قرار دهیم، اما واقعیتش اینجاست که زندگی هرروزه و معمول زنان مسلمان در سراسر جهان، چه ساکن کشورهای مسلماننشین باشند، چه نه، تحت تأثیر تمام این مناقشهها و تضادها و مباحثات، قرار داشته و تغییر شکل میدهد. به همین سبب است که امروزه، محققان از جهان اسلام، و یا نه لزوماً متعلق به این گفتمان دینی، اما دارای تخصص روی این مباحث، نهضتی را آغاز کردهاند تا در بستر آن، دست به کار تحقیقات دانشگاهی جامعهشناختی، روانشناختی، فلسفی و حتی هنری و ادبی و غیره بر اسلام، جوامع مسلماننشین امروزی و شهروندان معتقد به این دین ابراهیمی شوند. در این میان، فمینیستها و پژوهشگران فمینیست نیز بر مسئلهی زن در اسلام متمرکز شدهاند تا هرچه بیشتر بتوانیم دربارهی این موضوع جنجالی، تولید محتوا کنیم و ابعاد مختلف آن را بیشتر و بهتر مورد ارزیابی قرار دهیم.
در این میان، پروفسور آزاده کیان، در این کتاب که آن را به «تمامی زنان خاورمیانه که برای کرامت و آزادی میجنگند»، تقدیم کرده، در سه زیرعنوان «جنسیت و نوشرقگرایی»، «پارادایمهای جدید فمینیستی» و «بازنگری در مفهوم قدرت» در مقدمه، و «مسئلهی قدرت زنان در اسلام»، «زنان در جستجوی قدرت در اسلام»، «زنان و قدرت سیاسی»، «زنان و قدرت در حرمها»، «اسلام و حقوق زنان»، «زنان و اسلام در دوان معاصر» (متمرکز بر ایران، مصر و ترکیه)، «سیاست بازاسلامیسازی»، «حجاب، کشف حجاب و حجاب مجدد»، و «فمینیسم اسلامی» به عنوان ۹ فصل موجود در کتاب و یک نتیجهگیری مفصل، تلاش کرده تا مسئلهی قدرت زنان در اسلام را از دیدگاه توانمندسازی مضاعف، نه تنها در رابطه با قدرت مردسالارانه، بلکه در رابطه با «فمینیسم سفیدپوست غربی» و تمایلات هژمونیک آن مورد تحلیل قرار دهد. وی با نگارش این کتاب دربارهی زنان و فمینیستهای جهان اسلام، نشان میدهد که این زنان و فمینیستها چگونه، از طریق تجربیات متعددشان، تولید ابزارهای تحلیلی فمینیستی جایگزین را آغاز کردهاند تا این ابزارها راهگشای قرنها نادیده گرفتن شدن و طرد شدن در فضای فمینیستی غالب و جریان اصلیای باشند که همواره، در بهترین حالت تلاش کرده تا از جانب آنها هم صحبت کند و نمایندهی آنان نیز باشد. البته که این فمینیسم آلترناتیو، از عهدهی این امر به خوبی بر آمده است و امروزه، فمینیسم مذکور، چه در قالب فمینیسم اسلامی و چه در ساختار فمینیسم پسااستعماری، تبدیل به نحلهای اصلی و قدرتمند در تولید محتوای فمینیستی و تحلیل و تجزیه نظری و کنشگری عملی شده است که تنها معطوف به مسئله زنان در اسلام و جوامع مسلمان نیست.