اسماعیلیان ایران در قرن چهاردهم خورشیدی
داریوش محمدپور[1]
اسماعيليان[2] در قرن چهاردهم خورشيدی ميراثدار فرهنگ، عقايد و اندیشهی قرنهای پيشين اسماعيليان نزاری – و پيش از آن اسماعيلیان فاطمی – هستند. اما اين ميراثداری را تنها میتوان در پرتو تحولات تاریخی فهميد. چند تحول تاريخی و اعتقادی مهم در شکل دادن به انديشهی اسماعيليان نزاری سهم مهمی ايفا کرده است. نخستين تحول مهم به جدايی شيعیان اسماعيلی نزاری از اسماعيلیان مستعلوی در زمان امام مستنصر بالله هشتمين خلیفه فاطمی، باز میگردد. اسماعيلیان ايران به رهبری حسن صباح مدافع حق امامت نزار فرزند بزرگ مستنصر بالله بودند در برابر اسماعيليان مستعلوی – که آن زمان بدنهی اصلی خلافت فاطمی را تشکيل میدادند و قایل به امامت فرزند کوچکتر مستنصر بالله، یعنی المستعلی – بودند. اين جدايی تبعات عقيدتی و سياسی آشکاری داشت. دو نمونه از تحولات بارز فکری اينها هستند: برجسته شدن اصل «تعليم» با صورتبندی تازهی حسن صباح (که خلاصهاش در روايت شهرستانی صاحب الملل و النحل آمده است) و ديگری سادهتر شدن ساختار تشکیلاتی دستگاه دعوت اسماعيلی در ايران و فاصله گرفتن تدريجی از صورتبندیهای نوافلاطونی سدههای پيشين بود. به جای اينها اسماعيليان نزاری به تدريج به رويکردهای عارفانهی صوفيان خراسانی نزديکتر شدند و از جملهی اينها میتوان از سنايی غزنوی ياد کرد که نقش مهمی در شکل دادن به انديشهی باطنگرای اسماعيلیان نزاری داشت (و رد پای اين اثرگذاری را در آثار به جایماندهی اسماعيليان نزاری عصر الموت میتوان به روشنی ديد). بسط اين نکته از اين مجال خارج است اما اينقدر کفايت میکند که اشاره کنيم تا زمان حسن صباح فاصله گرفتن از زبان يونانیمحور و ميل به صورتبندیهای تمثيلی و عارفانهی متأثر از عرفان خراسانی به ويژگی مهم گفتار و تفکر اسماعيليان نزاری تبديل شد. لذا غریب نيست اگر ردپای تفکر عينالقضات همدانی، ابوسعيد ابوالخیر، ابوالحسن خرقانی و عطار را در انديشهی اسماعيلیان نزاری و منابع به جا مانده از آن دوران پيدا کنيم[3].
قیامت: باطنگرايی عارفانه در برابر فهم قشری و مناسکی از دين
تحول تاریخی مهم ديگری که در دورههای آتی برای اسماعيلیان نزاری بسيار سرنوشتساز بود، اعلام قيامت بود. پس از جدایی نزاریان از مستعلویان، حسن صباح، کيا بزرگ امید و محمد بن بزرگ اميد، سه داعی و فرمانروای الموت بودند. پس از محمد بن بزرگا امید، به روايت نزاریان، حسن که مشهور به فرزندی محمد بن بزرگ امید بود ولی به باور نزاريان از اولاد نزار بن مستنصر بود که در خفا در خانه محمد بن بزرگ امید میزیست. با وفات محمد بن بزرگ امید، پس از مدتی حسن به نیابت از امام زمان، اعلام قیامت باطنی کرد و مدتی بعد در کسوت امامت به هدایت جماعت اسماعیلیان نزاری پرداخت.
حسن علیٰ ذکره السلام، نخستين امام اسماعيلی الموت – پس از پایان استتار امامان نزاری – است که در فهرست رسمی ذريهی امامان اسماعيلی امام بيست و سوم به شمار میآيد. اعلام قيامت که دستمايهی سوءتفاهمهای بسیار و برداشتهای نادرست در قرون بعدی شد، يک مضمون کليدی و روشن داشت: صرف تمسک به ظواهر شریعت مايهی رستگاری نيست. مضمون اصلی دعوت قيامت اين بود که دين برای تحقق اهداف اخلاقی آمده است نه صرفاً برای استقرار احکام و موازين شرعی. احکام و موازين شرعی اگر اسباب دور افتادن راهروان از صراط مستقیم الهی شوند، حجاب راه خواهند بود[4]. اين مضمون چیزی نبود جز همانکه بسياری از صوفيان همعصر اسماعيليان نزاری ملتزماش بودند. اين باطنگرايی و تمرکز بر معنای باطنی شريعت که در ميان اسماعيليان سابقهای طولانی داشت، اين بار حمل بر اباحیگری شد و مستمسکی قویتر برای دشمنان اسماعيلیان شد تا پس از سقوط الموت آنها را متهم به عدول از اصول اخلاقی کنند. منابع دست اول و نسخههای منتشر شده و منتشرنشدهی آثار عقيدتی دوران الموت حکايت از سختگيریهای معرفتی بسياری در اين زمينه دارد و میتوان با اطمینان گفت تصوير اباحیمسلکی که دشمنان قسمخوردهی نزاريان از آنها ارايه میدادند با باورهای آنها سازگاری نداشت.
سقوط الموت: آغاز تقیه و زيستن در پوشش تصوف
با اين مقدمات، کليدیترین نکتهای که میتوان متذکر شد اين است که اين تحولات مهم فکری-تاریخی، پس از سقوط دولت نزاريان الموت به دست مغولان، زمينه و ابزارهای مهمی را برای ادامهی حيات آنها در قرون بعدی و بازسازی و تطابق فکری-عقيدتی-مناسکی آنها در دورانهای بعدی فراهم کرد. پس از سقوط الموت، جماعت اسماعيلی و امامت اسماعيلی تا حدود يک قرن و اندی در استتار زندگی میکردند – دورههای اختفای امام اسماعيلی در اين طريقه مشهور است به «دورهی ستر». مهمترین و کارآمدترین نوع استتار، زيستن در ظل مناسک صوفيانه بود. از زمان سقوط الموت در سال ۶۵۴ ه. ق. /۱۲۵۶ م. در اين دورهی نخستين ستر، چهار امام به نامهای شمسالدين محمد، قاسمشاه (نیای امام فعلی اسماعيلی)، اسلامشاه، محمد بن اسلامشاه امامت کردند. پس از وفات محمد بن اسلامشاه، فرزند او مستنصر بالله (دوم) مشهور به شاه قلندر در سال ۸۶۸ ه. ق. /۱۴۶۳-۱۴۶۴ م. به امامت رسید[5]. از دورهی امامت اين امام است که اسماعيليان آرامآرام دوباره به صحنهی اجتماعی باز میگردند. اين دوره مشهور به دورهی احيای انجدان (شهری در استان مرکزی) است.[6]
تصوف که پس از حملهی مغول به ايران تبديل به رايجترين نوع زندگی مناسکی جمع کثیری از مردم شده بود و بعدها تبدیل به آيین محبوب بسياری از زمامداران – از مغولان مسلمان و شيعهشده گرفته تا صفويان – شد. لذا آداب و مناسک صوفيانه، ادبيات و رويکردهای دينیشان آرامآرام در ميان جماعتهای اسماعيلی راسخ شد. در اين ميان، پيشينهی عرفان خراسانی اسماعيليان نزاری اين بار با عرفان ابن عربی آشنا شد. نقطهی تلاقی نزديکتر اين دو تجربهی عرفانی البته درهمآميختن بسیار نزديک اسماعيليان نزاری با تصوف نعمتاللهی بود. میدانيم که شاه نعمتالله ولی (متولد ۷۳۱/۱۳۳۰ در حلب؛ وفات: ۸۳۴/۱۴۳۱ در کرمان) بنيانگذار سلسلهی صوفيانهی نعمتاللهی که سلسلهای شيعی دوازدهامامی بود، نسباش را به امام اسماعيل بن جعفر صادق، میرساند. در قرون بعدی، ارتباط بسیار تنگاتنگ و نزديک خاندان امامت اسماعيلی نزاری قاسمشاهی با صوفيان نعمتاللهی تبديل به مهمترین خصلت زيست دوگانهی اسماعيليان نزاری زیر پردهی تقیّه شد. در بیرون، اسماعيليان نزاری قاسمشاهی، در زی صوفيان متفاوت از جمله صوفيان نعمتاللهی مینمودند و تنها در خلوت و مجالس محرمانهشان از باورشان به دسترسی به امام حی و حاضر و قائم سخن میگفتند آن هم در مجالس اختصاصی خود جماعت اسماعيلی. اين زيست دوگانه از سال ۶۵۴ هجری قمری تا سال ۱۲۵۷ قمری که آقاخان اول رسماً از ايران خارج شده و راهی افغانستان و سپس هند شد ادامه پيدا کرد. میدانيم که در زمان آقاخان اول و آقاخان دوم پيوندهای ميان خاندان اسماعيلی و سلسلهی صوفيان نعمتاللهی چنان نزديک بود که يکی از علل مهم اختلاف امامت اسماعيلی با خاندان قاجار همين قرابت بود. حاجی ميرزا آقاسی، وزیر محمدشاه قاجار، صوفی بود و دست بر قضا از نامزدی برای پيشوايی سلسلهی صوفيانهی نعمتاللهی حمايت میکرد که رقيب نامزد نزديک به آقاخان اول بود. اين اختلاف، دست کم يکی از علل مهم اختلاف ميان آقاخان اول و حاجی ميرزا آقاسی و به تبع آن سلطنت قاجار شد[7].
پيوند میان خاندان امامت اسماعيلی و سلسلههای صوفيان نعمتاللهی شيعهی اثنیعشری تا زمان وفات آقاخان دوم در هند ادامه يافت. همسر آقاخان اول، يعنی مادر آقا علیشاه، امام چهل و هفتم اسماعيلی، سرو جهان خانم، دختر فتحعلیشاه قاجار بود و لذا، آقا علیشاه، آقاخان دوم از سويی امام موروثی شيعيان اسماعيلی نزاری بود و از سوی شاهزادهی قاجار و نوهی فتحعلیشاه قاجار. همسر آقاخان دوم، مادر امام سلطان محمد شاه آقاخان سوم نيز شاهزاده خانمی قاجار بود. بیبی شمسالملوک، دختر ميرزا علیمحمد نظامالدوله از احفاد دختری فتحلیشاه قاجار بود. از سوی ديگر بسياری از خويشاوندان نزديک خاندان امامت اسماعيلی، از جمله محمد صادق محلاتی دايی آقاخان اول، در اين دوره رسماً مشهور به پيروی از طریقت تصوف نعمتاللهی و پيرو مذهب شيعهی اثنیعشری بودند[8]. اين ارتباط تنگاتنگ به خوبی توضیح میدهد که چگونه زبان و ادبيات و همچنين مناسک صوفيان نعمتاللهی در میان جماعت اسماعيلی نزاری ريشه دوانید. از نمونههای بسیار برجستهی زبان و انديشهی تصوف نعمتاللهی اثری است صوفيانه با نام «رساله در حقيقت دين» به قلم شهابالدين شاه الحسينی فرزند آقاخان دوم – که تا پيش از وفات زودرساش در دورهی حيات پدرش گمان میرفت امام بعدی این طريقه باشد – صورتبندی روشنی از باورهای عقيدتی اسماعيلیان نزاری قاسمشاهی داریم.
از سیاست تثبیت هویت تا سياست پل ساختن و گفتوگو
اين رويکرد آميخته به تصوف در زمان امام سلطان محمدشاه، آقاخان سوم، به تدريج تغيير کرد. دلايل اين تغيیر ريشه در اتفاقات سياسی و قضايی دورهی آقاخان اول داشت. با ورود آقاخان اول به هند، امامی که قرنها از دور پيشوای اسماعيلیان نزاری شبهقاره بود ناگهان حضوری جسمانی و متعين پيدا کرد و حضور فيزيکی او معادلات اقتصادی متصديان امور این جماعت را تغيير داد. با ورود او به هند، عدهای از طايفهی مشهور به «خوجه» که تا آن زمان هويت اسماعيلی صريح و روشنی نداشتند و در زیر نقاب سلسلههای صوفيانه و در تقيه میزیستند، آرامآرام مدعی داشتن هويتی متفاوت شدند و اختلافات آنها با آقاخان اول به دادگاه رفت. نتیجهی دادگاههای طولانی اين شد که آنها که امامت آقاخان اول را به عنوان چهل و ششمين امام اسماعيليان نزاری قاسمشاهی به رسميت شناختند، مشهور شدند به خوجههای اسماعيلی (در واقع اسماعيلیان شبهقارهی هند). عدهای ديگر خود را سنی دانستند و عدهای ديگر خود را پيرو مذهب اثنیعشری اعلام کردند و در عمل تا مدتی بحرانی هويتی در ميان اسماعيلیان نزاری قاسمشاهی پديد آمد که حاصل چندين قرن تقيه و زیستن با باورهای طریقههای نزديک به باورهای اسماعيلی بود. پس از تثبيت ولايت آقاخان اول و چند پروندهی دادگاهی ديگر، در زمان آقاخان سوم سياست رسمی امام چهل و هشتم اسماعيلی شفافتر کردن هويت اسماعيليان نزاری بود تا به روشنی ميان خودشان و صوفيان يا اثنیعشريان فاصلهگذاری کنند[9]. اين سياست تا زمان وفات آقاخان سوم ادامه داشت. تنها در زمان امام چهل و نهم، يعنی شاه کريم الحسينی بود که سياست رسمی امام اسماعيلی برداشتن ديوارها و پل ساختن ميان طريقههای مختلف اسلام جايگزین سياست هويتساز امام قبلی شد. در دورهی آقاخان سوم، تحولات مهم اجتماعی و نهادسازیهای کليدی امامت اسماعيلی در زمينهی آموزش، بهداشت و اقتصاد آغاز شد و با امامت شاه کريم الحسينی فصل تازه و بیسابقهای در تاريخ امامت اسماعيلی آغاز شد.
توازن عقل و دین و توازن دین و دنیا
باز تعریف کارکرد امامت اسماعيلی زیر عنوان مسئوليت بهبود کيفيت زندگی جماعت اسماعيلی و همهی کسانی که اين جماعت ميانشان زندگی میکنند، بر شالودههای تحولات قرنهای پيشين ساخته شد. چند عنصر کلیدی در قرن چهاردهم خورشيدی مبنای تفکر اسماعيلی معاصر شد. نخستين عنصر که ريشه در فرهنگ شيعی قرون ماضی داشت باور به سازگاری و حفظ توازن ميان عقل و دين بود (همان مضمونی که عنصر کلیدی تفکر ناصر خسرو، شاعر و داعی اسماعيلی نامآور ایرانی است). در رويکرد امام اسماعيلی، بر خلاف نگاه شرقشناسانهی متأثر از خرد عصر روشنگری، عقل را نبايد در تعارض با دين ديد. وظيفهی مسلمان شيعهی اسماعيلی حفظ توازن ميان معرفت برآمده از خرد انسانی و معرفت برآمده از وحی بود. در کنار این، امامت اسماعيلی با تداوم ايجاد نهادهايی برای بهبود کيفيت زندگی، پرچمدار سازگاری دين و دنيا شد. اينجاست که زندگی زاهدانهی صوفیان قرون پيشين جای خود را به زيست مسلمانی شيعی اسماعيلی معاصر داد که پرداختن به امور دنیوی و تمتع از نعمتهای اينجهانی را در تعارض با آخرت و حرکت به سوی زندگی سعادتمندانهی پس از مرگ نمیديد بلکه نحیف شدن زندگی دنيوی را در برابر زندگی معنوی يا روحانی، نادرست میشمرد[10].
مناسک و شعائر دينی[11]
در امور مناسکی، شيعيان اسماعيلی نزاری در قرن چهاردهم خورشيدی مجموعهای از عقاید، آداب و مناسک دارند که تفاوتهايی با ساير طريقههای مسلمانی دارد ولی به لحاظ فنی کماکان در چارچوب شریعت ولی با رویکردی صوفیانه تلقی میشوند. اصول کلی باورها و عقاید شيعیان اسماعيلی نزاری کمابیش با شيعيان اثنیعشری يکسان است. هر دو مذهب قایل به ولایت و امامت امام علی ابن ابیطالب پس از پیامبر و استمرار امامت در نسل فرزندان او از طریق حسین بن علی هستند. اسماعيلیان نزاری قايل به ختم نبوتاند. قرآن را آخرین پيام الاهی برای نوع بشر تلقی میکنند. پس از پيامبر اسلام، قایل به پيامبر ديگری نيستند. اسماعيلیان نزاری قایل به حيات پس از مرگاند و باور دارند که آدمی برای آنچه در اين جهان انجام میدهد در جهانی ديگر بايد پاسخگو باشد. تنها تفاوت بارز اسماعيلیان با (عموم) شيعيان اثنیعشری باورشان به معاد روحانی است. اسماعيلیان از همان قرون اولیه به معاد جسمانی – دست کم به معنای ظاهری و سادهاش – باور نداشته و ندارند. اسماعيلیان مقر به حشر (معنوی) و حساباند و به ملائک ايمان دارند چنانکه باور سایر مسلمين است. در عين حال، اسماعيليان نزاری معاصر همچون بسياری از فيلسوفان قرون ماضی و صوفيان، برای دين قایل به ظاهر و باطن هستند و نزد آنها امام حی و حاضر و قائم تنها کسی است که يگانه مرجع ارایهی برداشت درست از دین در هر عصر و زمانهای است.
دعای یومیهی اسماعيلیان نزاری
اسماعيليان نزاری روزانه سه نوبت، يک بار در سحرگاه و دو بار در غروب «دعا» میخوانند که کمابيش همان «نماز» ايشان است و تغييرات آن حاصل قرنها معاشرت و همزيستی با صوفیان و در عين حال تصویب و ارشاد امام زمانشان است. دعا يا نماز روزانهی اسماعيلیان نزاری با سورهی فاتحه آغاز میشود و به سورهی اخلاص ختم میشود. تمام بخشهای اين مناسک عبادی با بسمالله و آیاتی از قرآن آغاز میشود که مضمون کليدیشان فهم مسلمانی شيعی است و هر بخش با ذکر سجده به پايان میرسد. در بخش آخر دعای اسماعيلیان نزاری فهرست تمام امامان از علی تا شاه کریم الحسينی روزانه سه مرتبه در مناسک دينی خوانده میشود. بخشهای ديگری اين دعا، به روشنی متأثر از ميراث اسماعيليان دورهی الموت و قرنها آميختگیشان با تصوف است[12].
اعياد و مناسبتهای دينی
اسماعيلیان چندین عید و مناسبت رسمی و مهم دارند: عيد غدير، عيد فطر، عيد قربان، معراج پيامبر، شب قدر، شب اول ماه قمری، سالگرد تولد امام حاضر، سالگرد امامت امام حاضر، نوروز. اعياد قربان و فطر با ادای فریضهی نماز مانند ساير مسلمين در مکانهای عبادی اسماعيلی برگزار میشود (دست کم در کشورهايی که مانعی از سوی حکومت برای ادای نماز عيدين نباشد). مکان عبادی اسماعيلیان در سراسر جهان «جماعتخانه» ناميده میشود اما در ميان اسماعيلیان سوريه جماعتخانه همچنان «مسجد» هم خوانده میشود. در میان اسماعيلیان ايران جماعتخانه، تا مدتی «خانقاه» هم ناميده میشد. جماعتخانه به روشنی برگرفته از سنت صوفيانه است و آداب و مناسک آن را نيز میتوان در مقايسه با مناسک طريقههای مختلف صوفیانه بازشناسی کرد. جماعتخانه به معنای فنی مسجد نيست ولی فضايی خاصتر و خصوصیتر است برای اسماعيليان نزاری بر خلاف مسجد که مکانی عبادی است که – دست کم در ظاهر – کسی از مذهب شرکتکننده در مناسک مسجد نمیپرسد. جماعتخانهها، در بخش اجرای مناسک عبادی، کمابيش مانند خانقاههای صوفيانه هستند با اين تفاوت که اين فضاها انحصاراً اختصاص به مريدان امام اسماعيلی دارد. تعابیری مثل «مريد» و «پير» در ادبيات و گفتار اسماعيلیان نزاری به روشنی گواه قرنها همزيستی آنها با صوفيان است. جماعتخانهها در نيمقرن اخیر پس از اهتمام امام حاضر اسماعيلی آرامآرام معماری خاص و حسابشدهی خود را یافتهاند و جماعتخانههای بزرگ و مرکزی امروز به نام «مرکز اسماعيلی» شناخته میشوند که در حال حاضر این مراکز در شهرهای: لندن، تورنتو، دوبی، دوشنبه، لیسبون، ونکوور و هيوستون واقعاند[13]. در ايران، طبق آخرین اطلاع نگارنده دست کم ۴۲ جماعتخانهی اسماعيلی در نقاط مختلفی که اسماعيليان در آنها ساکناند وجود دارد و ظاهراً اسماعيلیان بدون مزاحمت و اخلال آداب و مناسک روزانهی عبادیشان را به جا میآورند.
شب قدر، روز تولد و امامت امام وقت
اسماعيلیان در بسياری از نقاط دنيا شب بيست سوم ماه رمضان را با بیدار ماندن تا سحر و دعا و ذکر، بزرگ میدارند. شب اول ماه قمری، اسماعيليان با دعاها و اذکار ويژهای – از جمله ذکر استغفار و اذکار و تسبیحات مشهور به تسبیح حضرت فاطمهی زهرا – به استقبال ماه نو قمری میروند. مناسبتهايی مانند عيد غدير، معراج پيامبر و عيدهای میلاد و مسندنشينی امام حاضر، عمدتاً با جشن و سخنرانیهای ويژه همراه است. اسماعیليان نزاری قاسمشاهی از زمان آقاخان سوم، مناسک عزاداری محرم ندارند. آقاخان سوم به صراحت عزاداری محرم را منع کرد. ريشهی اصلی اين منع، سياستهای وقت او برای تقويت هويت شيعيان اسماعيلی و متمايز کردن آنها از شيعيان اثنیعشری از يک سو و از سوی ديگر برجسته کردن اعتقاد اسماعيليان به امام حی و حاضر و قائم بود. لذا اسماعيليان برای هيچ يک از امامان سوگواری نمیکنند؛ روز وفات هر امامی روز به امامت رسيدن امام بعدی است و همان روز جشن گرفته میشود چون در باور اسماعيلیان نشان رحمت پروردگار است که امامی حی و حاضر و موجود و قائم همچنان هدايت و ارشاد آنها را به عهده دارد.
ذکر
يکی از سنتهای مهم اسماعيليان نزاری که در زبان اسماعيليان شبهقاره مشهور است به «مجلس بيتالخيال»، تمسک به آيين ذکر و تهجد است. اسماعيلیان ساعاتی پيش از سحر در سکوت در محل جماعتخانه به ذکر مینشينند و اين اذکار تلقين و تعلیم امام حاضر هستند. پس از اتمام حدود يک ساعت ذکر که در سکوت محض انجام میشود، مراسم دعای صبحگاهی آغاز میشود. شرکت در مجلس ذکر اختياری است و تکليف اجباری هر اسماعيلی نيست. هر فردی وقتی که احساس آمادگی برای گرفتن ذکر کند، خود را ملتزم آن میکند و از آن پس اين مناسک تکلیف روزانهی آن فرد خواهد شد. اين سنت به روشنی برگرفته از سنت صوفيانهی ذکر گفتن است.
ديدار
یکی از مهمترین و گرامیترین مناسبتها و مناسک آيینی اسماعيلیان نزاری، مراسمی است که در آن امام وقت اسماعیلی به مريداناش ديدار عمومی میدهد. اين دیدارها در فضایی معنوی رخ میدهد که در آنها عموماً امام وقت در کسوت و لباسی خاص اين نوع ديدارها حاضر میشود. قاعدهی عمومی این مناسک اين است که امام در میان ذکر مدام صلوات وارد مکان ديدار میشود و مسیر عبور او از میان جمعیت تا زمان نشستن بر مسندی که برای این مراسم تدارک دیده میشود، جوری انتخاب میشود که جمعيت بیشتری بتوانند او را از نزدیک ببينيد و امام در ضمن عبور برای يکايک مریداناش دعا میکند. پس از جلوس بر مسند، رهبران جماعت پس از کسب اجازه از امام کنار او بر زمين مینشينند. اينها عموماً نمايندگان شخص اماماند که در هر کشور و مکانی معمولاً دو نفری هستند که با نامهای موکی و کامریا شناخته میشوند و مسئول اداره مناسک عبادی در جماعتخانهها هستند[14]. این دو نفر در يک سمت امام و همسرانشان در سمت ديگر امام مینشینند. پس از جلوس امام، ابتدا آياتی از قرآن تلاوت میشود و سپس مناجاتی مذهبی (گنان، قصیده، مدیحه يا نشید، بسته به زبان و فرهنگ جماعت مورد نظر) قرائت میشود. پس از آن امام سخناناش را ایراد میکند. این سخنان، عنوان «فرمان» دارند و شامل ارشادات مشخص امام به جماعت هستند. اين فرمانها معمولاً قالب مشخصی دارند. با دعای امام برای جماعت آغاز میشود و سپس نکاتی که امام وقت مایل است با جماعت در میان گذاشته میشود و در انتها نيز باز امام برای جماعت دعا میکند. عرف اين است که در دیدارها، جماعت هديهای به امام میدهند (که ممکن است کتابی نفیس، شیئی که ارزش فرهنگی و تاریخی دارد، يا نسخهای خطی از ميراث مرتبط با فرهنگ و انديشهی اسماعيلی باشد). و امام پس از دریافت هديه ابراز تشکر میکند و باز برای جماعت دعا میکند. اين ديدارها برای جماعت اسماعيلی اهميت و معنایی فوقالعاده دارند. آرزوی هر مريد اسماعيلی است که در طول حياتاش دست کم يک بار به ديدار امام زماناش نايل شود. اين ديدارها جدای از ملاقاتهای ديگری است که ممکن است در آنها هر کسی امام اسماعيلی را در فضاهای عمومی ببیند. مهم، مضمون و نوع ارتباط عاطفی امام اسماعیلی و مریداناش و فضای روحانی حاکم بر اين ملاقاتهاست که اهميتی ويژه برای اسماعيلیان دارد. در ايران تا کنون در دورهی امامت امام حاضر، اين ديدارها دو بار رخ داده است و هر دو بار پیش از انقلاب سال ۵۷ بوده است. امام چهل و هشتم اسماعيلی، آقاخان سوم هم يک بار در قرن بیستم در سالهای آخر حياتاش در شهر محلات که خانهی آباء و اجدادیاش بوده است، به جماعتاش در ایران ديدار داده است.
نوروز
بزرگداشت نوروز یکی از سنتها و مناسک مهم اسماعيليان نزاری در سراسر جهان است. پيشينهی بزرگداشت نوروز به دورهی خلفای فاطمی باز میگردد و اين سنت را اسماعيلیان ايران تا امروز حفظ کردهاند. سنت بزرگداشت نوروز يک سنت جهانی اسماعيلی است و اسماعيليان فارغ از مليت و پيشينهی قومی و فرهنگیشان نوروز را بزرگ میدارند. به مناسبت نوروز، امام اسماعيلی دعاهای ويژه برای جماعتاش میفرستد. لذا نوروز هر چند ریشه و پيشينهی ایرانی دارد، همچنان ميان اسماعيليان نزاری در کشورهای ديگر هم جشن گرفته میشود.
کسب دانش و حکمت
پارهی مهمی از تحولات فکری و اعتقادی اسماعيليان نزاری در برخوردشان با جهان مدرن رخ داده است. محور اصلی رويکرد امامت اسماعيلی در برخورد با جهان مدرن از زمان آقاخان سوم اين بوده است که: آنچه در غرب و اروپا خوب و مفيد و اخلاقی است باید بی هیچ تبعیضی اخذ شود (الحكمة ضالة المؤمن، فخذ الحكمة ولو من أهل النفاق) و آنچه که برای سلامت اخلاقی و زیست اجتماعی يک مسلمان مضر است باید کنار گذاشته شود.
ارشادهای امامان اسماعيلی از ديرباز با عنوان «فرمان» شناخته میشود به اين معنا که يکايک جملات و ارشادهای هر امام اسماعيلی در زمان خودش فریضهای است برای اسماعيلیان. از جمله فرامين مهم امامان اسماعيلی در يک قرن اخير، تأکيد بر آموزش و تحصيل بوده است. تحصيل سکولار نزد امامان اسماعيلی تعارضی با کسب معارف دينی ندارد. در نتيجه در دورهای که در بسیاری از کشورهای مسلماننشين، علما با ساخت مدارس جديد مخالفت میکردند، امامت اسماعيلی پرچمدار جدی مدرسهسازی بود[15]. مضاف بر اين، يکی از تأکيدهای مهم امامت اسماعيلی برابری حقوق زن و مرد بود تا جايی که آقاخان سوم تصريح کرده بود که اگر پدر و مادری دو فرزند دارند و يکی دختر و ديگری پسر است اما استطاعت مالی برای تحصيل فقط يک فرزند را دارند، اولويت اصلی با فرزند دختر است چون کانون اصلی خانواده و تربيت نسل آينده خواهد بود. امامت اسماعيلی در آغاز قرن بیستم به صراحت با پوشش سنتی زن به مثابهی رکنی از باور دينی يا ضمانتی برای رستگاری اخروی مخالفت کرد. امروزه زنان اسماعيلی جز در کشورهايی که به حکم قانون آن کشور ملزم به رعايت پوشش عرفی و قانونی آن کشور هستند، مکلف به رعايت حجاب نيستند و حجاب را امری شرعی نمیدانند بلکه آن را امری اجتماعی و عرفی میدانند.
نهی عادات اجتماعی مذموم
امامان اسماعيلی معاصر به ويژه پس از مهاجرت اسماعيلیان در يک قرن اخير به کشورهای اروپايی و آمریکای شمالی به دفعات به مريدانشان دربارهی استعمال دخانيات، استعمال و خريد و فروش مواد مخدر و نوشيدن مشروبات الکلی هشدار داده است. استدلال اصلی امامت اسماعيلی در نهی اينها مبتنی بر اين اصل است که مهمترین و ارزشمندترين نعمت الاهی برای انسان خرد اوست. دخانيات و به طور خاص الکل به توانايی عقلی انسان – به شهادت دستاوردهای علمی – آسيب میزند و از نظر امامت اسماعيلی اين تصرف در نعمتهای الاهی کفران نعمت است و آدمی را از اخذ تصميم اخلاقی و عقلانی درست باز میدارد.
آموزش زبان انگليسی
از دیگر فرمانهای امامان اسماعيلی در قرن حاضر در کنار تأکید بر کسب دانش در بالاترین سطح، آموختن زبان انگلیسی است. فراگيری زبان انگلیسی وظیفهی ايمانی هر مرید اسماعيلی است. امام سلطان محمدشاه، آقاخان سوم، زبان مادریاش فارسی بود ولی عمدتاً به زبان انگليسی تکلم میکرد. امام فعلی، شاه کریم الحسينی، به چندين زبان مسلط است اما زبان رسمی تمام نوشتهها و فرمانها و سخنرانیهای او انگليسی است و در نتیجه الگويی است برای جماعت اسماعيلی. دانستن زبان انگليسی که زبان علم، فرهنگ، فناوری و دانش در روزگار ماست در کنار حفظ زبان ملی هر بخشی از جماعت از وظايف مهم اسماعيلیان است.
ميثاق ايمانی و بیطرفی سياسی
حيات سیاسی و اجتماعی اسماعيليان نزاری بخش مهمی از رویکرد اعتقادی آنان است. در روزگار معاصر، امامت اسماعيلی داعيهی سياسی به معنای پیگيری آرزو يا آرمان تشکيل حکومتی دينی به رهبری امام اسماعيلی ندارد. در عمل رفتن به سوی هر نوع تشکيل حکومت به رهبری امام اسماعيلی منجر به فروپاشی نهادهای مهمی میشود که طی يک قرن اخير امامت اسماعيلی برای بهبود کيفيت زندگی اسماعيليان و کسانی که آنها در ميانشان زندگی میکنند ايجاد کرده است. لذا رويکرد و سیاست اصلی امام اسماعيلی و ارشاد او به اسماعيليان در هر نقطهای از دنيا این است که هر اسماعيلی دو مسئولیت و وظیفهی مهم دارد. نخست، بيعت با امام زمان و وفاداری به اهل بيت پيامبر به عنوان ميراثداران هدايت علوی. و دوم، وفاداری به کشور متبوعشان و کوشش در رعايت قانون هر کشوری است که مسئولیت حفظ امنيت و رفاه آنها را بر عهده دارد. هر نوع ورود (يا عدم ورود) اسماعيلیان در هر جای دنيا به فعاليتهای سياسی و گرايشهای حزبی، تنها در ظل حقوق شهروندیشان در کشور مزبور موضوعيت پيدا میکند نه به اعتبار باورها و عقايد دينیشان.
ساختار مديریتی
ساختار مديریت جماعتهای اسماعيلی در سراسر دنيا، ساختاری عقلانی-حقوقی-بوروکراتيک است که ذيل ميثاقی حقوقی-اعتقادی با نام «اساسنامهی مسلمانان شيعه امامی اسماعيلی نزاری» تعریف و تعيين میشود[16]. رهبران جماعتهای مختلف اسماعيلی دنیا که در بيش از ۲۵ کشور جهان پراکندهاند به طور دورهای به تشخيص شخص امام حاضر اما با پيشنهاد رهبران هر جماعتی به مدت سه سال و با استمرار تصدی حداکثر يک دوره در منصب مزبور انتصاب میشوند. این ساختار شورايی و زير نظر مستقيم امام حاضر است ولی اصل کلیدی در انتصابها، شايستگی، دانش، تعهد به باورهای کلیدی مسلمانان شيعهی اسماعيلی و گردش مناصب است. اساسنامهی اسماعيلی که مهمترین مضموناش تقریر اصل گردش قدرت است، دیباچهای دارد که کانون اصلی هویت اسماعيلی است. اسماعيلیان قايل به شهادتيناند و به ختم نبوت پيامبر اسلام باور دارند. قرآن را پيام نهایی خدا میدانند و قایل به حساب پس از مرگ جسمانیاند. همچنين اسماعيلیان قایل به حق ويژه و انحصاری امام زمانشان در تفسیر و تأويل دين بر حسب نيازهای زمانهاند. لذا دو اصل تعلیم (امام حاضر) و تأويل (يا فهم تمثيلی و باطنگرايانه از ظاهر دين) از ارکان باورها و عقايد اسماعيلی هستند که کماکان به قوت خود باقی مانده است. اسماعيلیان در پيروی از مذهبشان اجبار ندارند و هر کس اختيار کند اين مذهب را ترک کند میتواند آزادانه ترک اين آيين بگويد ولی پس از ترک اين آيين اجازهی حضور در مناسک و شعائر اين جماعت را نخواهد داشت. مضمون اصلی این باور، اختيار هر فرد است در باورهای دينی.
باور به امام حی، حاضر و موجود
اسماعيليان قايل به غيبت امام نيستند لذا امام همیشه باید حی و حاضر و موجود باشد. در دورههای استتار امام به دلایل سیاسی، همواره داعیان يا نمايندگان خاص امام که با او ارتباط مستقیم دارند مسئولیت هدايت جماعت را تا زمان حضور علنی امام بر عهده دارند. اسماعيليان قايل به ختم امامت نيستند لذا تا جهان باقی است، اسماعيلیان باور به امامی حی و حاضر دارند که از طریق نص مشخص میشود و با تصریح امام قبلی به جانشينی امام بعدی که از اولاد ذکور امام قبلی است معين میشود. لذا اسماعيلیان قایل به استمرار امامتاند نه قطع يا توقف آن. يکايک امامان اسماعيلی بالقوه قائم هم هستند و امام حاضر در هر دورهای قائم آل محمد خوانده میشود[17].
در پايان، مهمترين نکتهای که باید متذکر شد اين است که تغییر و تحولات مدیریتی و مؤسساتی جماعت اسماعيلی تحت ارشاد چهل و نهمين امام – يعنی شاه کریم الحسينی امام حاضر – و به ويژه پس از انتقال مسند و ديوان امامت اسماعیلی به لیسبون در پرتغال بعد از توافقی با دولت پرتغال و به رسميت شناختن امامت اسماعیلی در تراز نهادی چون واتيکان با اعطای مصونيتهای ديپلماتیک به نهادهای امامت اسماعیلی، وجههی تازهای به حیات اجتماعی و مدنی اسماعيلیان بخشیده است[18]. اسماعيلیان ايرانی در چارچوب بينش کلان امام اسماعيلی و در راستای ساختار سازمانی جهانی جماعت اسماعيلی زندگی میکند. حوزهی پژوهشهای نظری و معرفتی مربوط به اسماعيلیان نزاری معاصر، حوزهی بکر و بديع است که جای پژوهش گسترده دارد.
[1] دکترای علوم سیاسی از دانشگاه وستمینستر، پژوهشگر ارشد در مؤسسهی مطالعات اسماعیلی، لندن.
[2] در ابتدا ضروری است تصریح کنیم وقتی از اسماعيليان ایران صحبت میکنيم ارجاع به اسماعيلیان نزاری قاسمشاهی است که چهل و نهمین امام حی و حاضرشان شاه کریم الحسينی – مشهور به آقاخان چهارم – است. اين عنوان از اين جهت مهم است که در طول تاریخ و همچنين در تاریخ معاصر اسماعيلیان با تمام شعباتشان در طول تاریخ به نامهای مختلفی خوانده شدهاند که انگيزههای سياسی يا موضعگيریهای عقيدتی باورمندان به طریقههای ديگر باعث رونق گرفتن آن نامها و عناوين شده است و اينها نامهایی نبودهاند که خود اسماعیلیان از آنها استفاده کنند. در زمرهی مشهورترین نامها: قرامطه، ملاحده، بابکيه، خرميه، سَبْعيه و اين اواخر «آقاخانيه» يا «خوجه» (در برابر «بُهره» است). در مورد اخير، انشعابی در تاریخ اخير رخ نداده است که کسی به صراحت پس از محمد حسن الحسينی، حسنعلیشاه مشهور به آقاخان اول، که چهل و ششمين امام اسماعيليان نزاری قاسمشاهی است، مدعی امامت باشد لذا تعبیر «آقاخانيه» تعبیری است که عمدتاً بار سياسی دارد و در پرتو اختلافات خاندان امامت اسماعيلی با خويشاوندانشان در خاندان سلطنتی قاجار موضوعيت يافته است. آقاخان بنيانگذار هيچ مذهب و آيین جديدی نبوده است. او جانشين پدرش، شاه خلیلالله، چهل و پنجمين امام اسماعيلی شد که لقب آقاخان نداشت ولی مانند ساير اسلافاش امام موروثی اسماعيلیان بود و نسباش به اسماعيل بن جعفر صادق میرسید[2]. اشکال اساسی تعبیر آقاخانيه اين است که مذهب اسماعيلی را مذهبی برساخته معرفی میکند که پيش از زمان آقاخان سابقهای نداشته است و اين ادعا به روشنی دست بردن در تاریخ است.
[3] برای تفصيلی از این نکات، بنگرید به فصلی به قلم نگارنده با مشخصات زیر:
Mohammad Poor, Daryoush, ‘Extra-Ismaili Sources and a Shift of Paradigm in Nizari Ismailism’ in Intellectual Interactions in the Islamic World: the Ismaili Thread (2019), ed. O. Mir-Kasimov.
[4] برای تفصیل این نکات بنگرید به مقدمهی نگارنده بر تصحیح و ترجمهی تازهی «مجلس مکتوب خوارزم» محمد بن عبدالکریم شهرستانی با مشخصات زیر:
Shahrastānī Muḥammad Ibn-ʿAbd-al-Karīm, and Daryoush Mohammad Poor. Command and creation a Shi’i cosmological treatise: a Persion edition and English translation of Muhammad al-Shahrastani’s Majlis-i Maktub (2021). London: Bloomsbury
[5] برای شرح زندگی سلسلهی امامان نزاری، بنگرید به کتاب تازهی فرهاد دفتری با مشخصات زیر:
Daftary, Farhad,The Ismaili Imams : A Biographical History.(2020) London: Institute of Ismaili Studies.
[6] بنگرید به: دفتری، فرهاد، تاريخ و عقاید اسماعيلیه، ترجمه فریدون بدرهای. ۱۳۸۳ (ص. ۵۲۱ تا ۵۴۳)
[7] برای اطلاعات مفصل و بررسی بهروز منابع مختلف دربارهی زمينههای بروز اختلاف ميان آقاخان اول و سلطنت قاجار بنگرید به مقدمهی دنيل بيبن در اثر زیر:
Aga Khan I. The First Aga Khan: memoirs of the 46th Ismaili Imam. Edited and translated by Daniel Beben and Daryoush Mohammad Poor (2018). London: I.B. Tauris.
[8] بنگرید به: معزی، مریم. اسماعيليان ايران: از سقوط الموت تا امروز با تکیه بر دوران معاصر. رسالهی پاياننامه کارشناسی ارشد تاریخ. دانشگاه فردوسی مشهد. ۱۳۷۲. ص. ۳۷۵ به بعد.
[9] بنگرید به: دفتری، تاریخ و عقايد. صص. ۵۹۱ تا ۶۰۱.
[10] برای شرح مبسوطی از اين مضامين تازه در امامت اسماعيلی، بنگرید به:
Mohammad Poor, Daryoush. Authority without Territory: The Ismaili Imamate and the Aga Khan Development Network. 2014. New York: Palgrave Macmillan.
[11] برای اطلاعاتی بهروز از آداب و مناسک جماعت اسماعيلی سراسر جهان – از جمله اسماعيليان ايران – بنگرید به فصل تازهمنتشر شدهای در اثر زیر:
Kabani, Shiraz, ‘The Ismailis: History, Doctrines and Ritual Practices’, in Leaman Oliver. 2022. Routledge Handbook of Islamic Ritual and Practice. Abingdon Oxon: Routledge.
[12] برای خواندن متن کامل دعای مناسکی یوميهی اسماعيلیان نزاری، بنگرید به: فرقانی، فاروق. تاریخ اسماعيلیان قهستان. ۱۳۸۵. صص. ۳۲۳ تا ۳۲۷.
[13] برای ديدن اطلاعات مفصل دربارهی معماری این مراکز و فلسفهی ساخت آنها و دیدن تصاويری از فضاهای داخلی و بیرونی آنها، بنگرید به وبسايت رسمی جماعت جهانی اسماعيلی:
[14] فرهاد دفتری مینويسد: «او [آقاخان اول] مسئولانی را برای جماعتهای بزرگ خوجه منصوب کرد. از جملهی اين مسئولان، موکی و کامریا بودند. موکی کسی است که معمولاً در هر گروه محلی از خوجهها هدايت امور اجتماعی و دينی را به عهده دارد و دستيار او کامریا ناميده میشود. هر جماعتی با داشتن حداقلی از جمعيت برای خودش موکی و کامریای مخصوصی دارد با وظایفی که به روشنی تعریف شدهاند از جمله جمعآوری وجوهات دینی، همان دهيکی يا سهم امام و نظارت بر مراسم و مناسک دينی در جماعتخانهها. اين دو اصطلاح مشتق از زبان سانسکریتاند و جماعتخانهها نیز به نوبهی خود در میان همهی جماعتهای اسماعيلی نزاری غیرخوجه، پذیرفته شدند». (دفتری، همان، ص. ۴۷۴، ويرايش دوم انگلیسی کتاب، چاپ کيمبریج، ۲۰۰۷). همچنین ص. ۶۰۳ ترجمهی فارسی فوقالذکر.
[15] در یکی از پيامها يا «تعلیقه»هایی که آقاخان سوم در تاریخ ۱ ذوالقعده ۱۳۵۴ قمری مصادف با ۱۶ بهمن ۱۳۱۳ شمسی، برای پيرواناش در ایران نوشته است آمده است: «پس به جمیع مؤمنان واجب است که عادات و خیالات کهنه خود را عوض نموده مطابق احکامات دولت علیه جمیع رسوم زندگی و آداب معاشرت اقدام نمایند ودر هر قریه مکتب خانه تشکیل نموده اطفال خود را کلیه در تحصیل علوم مقرر نمایید و برای مخارج لوازم درسی مالیه واجبی را بعد از آنکه کلیه فراهم نمودید از صدی بیست همان جدا نموده مابقی هشتاد آنرا در لوازمات درس اطفال صرف نمائید» و صراحتاً فرمان صرف وجوهات مذهبی و سهم امام را در ساخت مدرسه و تأمین مالی آموزش کودکان را صادر کرد. نسخهی کامل اين پیام نزد نگارنده اين فصل، محفوظ است.
[16] نخستين نسخههای این اساسنامهها که در ابتدا عنوان مقررات و ضوابط داشتند، در ابتدای قرن بیستم ميلادی – کمابیش همزمان با وقوع مشروطیت در ایران – در زمان امام سلطان محمدشاه، آقاخان سوم، تدوين شدند. برای تفصیلی دربارهی محتويات و چارچوبهای اساسنامههای اسماعيلی، بنگرید به:
Mohammad Poor, Daryoush. Authority without Territory: The Ismaili Imamate and the Aga Khan Development Network. 2014. New York: Palgrave Macmillan., pp. 54, 128-130.
[17] بنگرید به: طوسی، خواجه نصیرالدین. روضهی تسليم، به تصحیح سید جلال حسينی بدخشانی. تهران: ۱۳۹۳ (ميراث مکتوب). ص. ۱۰۸.
[18] بنگرید به:
Mohammad Poor, Daryoush. Authority without Territory: The Ismaili Imamate and the Aga Khan Development Network. 2014. New York: Palgrave Macmillan., pp. 196-197.